آیا کسی که مدام دروغ میگوید، تقلب میکند و دیگران را بازی میدهد تغییر خواهد کرد؟ آیا وقتی عذرخواهی میکند، واقعاً همهچیز عوض میشود، یا فقط در پنهانکاری ماهرتر میشود؟
نویسنده در این کتاب واژۀ «مه» (FOG) را، علاوه بر معنای اصلیاش، بهعنوان سرواژهای برای سه کلمۀ «ترس»، «احساس وظیفه»، و «احساس گناه» به کار برده است. به عقیدۀ او، افرادی که دیگران را بازی میدهند _ ازجمله نارسیستها (خودشیفتهها) _ معمولاً از این سه مورد استفاده میکنند تا دیگران را کنترل کنند.
وقتی نارسیستها از این هیجانات ما سوءاستفاده میکنند، «مه» سردرگمی در ما ایجاد میشود و بهسختی میتوانیم بفهمیم چه اتفاقی دارد میافتد و مشکل از چه کسی است، و مهمتر از همه چه کاری باید بکنیم تا از این مه خارج شویم. «ترس»، «احساس وظیفه»، و «احساس گناه» از اصلیترین دلایلی است که باعث میشود ما برای مدتهای طولانی در روابط سوءاستفادهگرانه «گیر» بیفتیم.
این کتاب شما را یاری میکند تا از مه سردرگمی بیرون آیید و به شفافیتی که به دنبال آن هستید برسید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.